شهر من آرامش دارد

می گویند این روزها بندرعباس چهره ی یک شهر نا آرام به خودش گرفته که البته این چنین هم نیست. ولی اگر هم باشد به نظر من چیز عجیبی نیست.

می گویند این روزها بندرعباس چهره ی یک شهر نا آران به خودش گرفته که البته این چنین هم نیست. ولی 

 اگر هم بتشد به نظر من چیز عجیبی نیست. متاسفانه بیکاری در شهر ما بندرعباس زیاد است و این خودش  

می تواند یکی از دلایل اصلی باشد. خیلی جالب است که این شهر یکی از قطبهای صنعتی کشور است و ما  

 از بیکاری جوانانمان می نالیم. خوب واقعیت امر این است که این صنایع موجود در بندرعباس نتوانسته 

 است به مردم و جوانان این خطه سودی برساند. راستی شهری که در آن دو مجتمع فولاد هرمزگان و هرمز 

 آل و راه اندازی شده و همچنین پالایشگاه دارد باید این چنین دچار معضل بیکاری باشد؟ این صنایع چه 

 سودی به حال بندرعباسیها داشته اند؟ مگر نه اینکه سود و برکتشان نصیب نیروهای غیر بومی شده که از  

اقصی نقاط کشور به بندرعباس مهاجرت کرده اند و جوانان بومی دستشان از همه جا کوتاه ؟ نمی دانم آیا  

صنایعی که به لطف همین آب و خاک و مردمان مهمان نوازش پا گرفته اند نباید نقشی در تامین آرامش و 

 امنیت مردم شهر داشته باشند ؟ حضور این صتایع بعضا در این شهر اصلا احساس نمی شود ، صنایعی که  

 می توانستند با جذب نیروهای بومی بسیاری از معضلات نه تنها بندرعباس که استانمان را سر و سامان 

 دهند. برای بهبود و پیشرفت شهر همه ارگانها و سازمانها باید دست به دست هم بدهند و مسلما در شهری 

 مثل شهر ما این صنایعمی توانستند با به کار گیری نیروهای بومی بیشتر امنیت و آرامش و آسایش را به 

 شهر بیاورند. امیدوارم دوستان روی این مسئله مهم هم کار کنند و منتظر نظرات سازندشان هم هستم.